جدول جو
جدول جو

معنی خرج شدن - جستجوی لغت در جدول جو

خرج شدن
(بَ پَ دَ)
مصرف شدن. بکار رفتن: و آنرا که زکام بسیار افتد اندر حال تندرستی گرمابه و عرق آوردن سود دارد ازبهر آنکه رطوبتها و بخارها که سبب زکام و نزله است بعرق خرج شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
خرج شدن
هزینه شدن، صرف شدن
متضاد: عایدی داشتن، درآمد داشتن، دخل داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ کَ دَ)
بیرون رفتن. بیرون آمدن. برون آمدن
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ دَ)
پیر و بی عقل شدن، مبهوت و متحیر شدن:
نه پیر خوانی ویحک همی تو کیوان را
خرف شده ست از او هیچ نیک و بد مشمر.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(بِ رِ تَ / تِ کَ / کِ دَ)
شاد شدن. خوش شدن:
مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه
زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا.
ناصرخسرو.
مبادا که فردا بخون منش
بگیرند و خرم شود دشمنش.
سعدی (بوستان).
هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی
خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟
سعدی
لغت نامه دهخدا
(بَ جَ تَ)
ریزه ریزه شدن. بپاره های کوچک شکستن. (یادداشت بخط مؤلف). شکستن بقطعات خرد. صغر. (دهار). انفراک. (یادداشت بخط مؤلف) :
سؤال منکر را پاسخ آنچنان دادم
که خرد شد ز دبوسش ز پای تاتارم.
سوزنی.
سپاهی از حبش کافور می برد
شد اندر نیمه ره کافوردان خرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(پَمْ بَ / بِ نِ / نَ دَ)
شامل شدن. گنجیدن. (ناظم الاطباء) ، گنجیده شدن و نوشته شدن مطلبی در کتاب یارساله و مانند آن. و رجوع به درج و درج کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خرد شدن
تصویر خرد شدن
ریزه ریزه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درج شدن
تصویر درج شدن
شامل شدن، گنجیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون شدن فراجستن بیرون شدن بیرن رفتن (از خانه شهر و غیره)، ترک کردن (اداره موسسه و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرم شدن
تصویر خرم شدن
شاد و خوش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
((~. شُ دَ))
بیرون شدن، بیرون رفتن (از خانه، شهر و غیره)، ترک کردن (اداره، موسسه و غیره)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
در شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
اخرج
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
Exit
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
sortir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
kutoka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
выходить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
verlassen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
виходити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
wychodzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
出去
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
باہر نکلنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
বের হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
uscire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
나가다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
出る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
לצאת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
बाहर जाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
sair
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
ออกไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
verlaten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خارج شدن
تصویر خارج شدن
keluar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی